قرآن بالاترین ذکراست
ذکریکی ازنامهای قرآن شریف است(وَالقُرءَانِ ذِی الذِّکرِ.سوره ص،آیۀ یک)،(إنَّانَحنُ نَزَّلنَاالذِّکرَوَإِنَّالَهُ لَحَافِظُونَ.سوره الحجر،آیه نهم).چه بساعزیزانی به بنده فرمودندکه ذکری به مابدهید،عرض کردم«مگرخودقرآن ذکرنیست».مادراین درس وبحث داریم بااصطلاحات ومفاهیم قرآنی نزدیک می شویم،حالا اینهارابدانیم وازمتن قرآن وآن«ذکر»برکنارباشیم؟ازهم اکنون خودتان راتعدیل بفرمایید،جوان هستید،قریب العهدبه مبدأ هستید،بعدهادرادامه زندگی کارمشکل می شود.اینجاالآن«دارٌبالبلاءمحفوفه»،قدرعمروفرصت رابدانیدبه خلوت،به شب وبه سکوت...ان شاءالله الرحمن تصمیم بگیریدکه هرچه«مالایعنیه»هست،یعنی برای انسان کاری نمی رسد(ضمیریعنیه رابه انسان برگردانید)قیچی کنیدوتعلق راکم کنید.باری به عرض رساندم که«تعقّل باتعلّق»جمع نمی شود.بنده مشغول نوشتن مطلبی بودم،الآن کنارگذاشتم که این ساعت خدمت شما برسم.خداشاهداست دیشب وامروزبه فکرشمابودم وبه فکرخودم بودم که، حالاکتاب اشارات خوانده شدواسفارشروع کنیم،ثم ماذا.نمی گویم غلط است نعوذبالله مفاهیم یادبگیریم الفاظ وعبارات یادبگیریم،ولی تصمیم به راه افتادن نباشد،تصمیم به خودسازی نباشد،بعدازآن چه بشود؟برنامه ای برای خودتشکیل بدهید ترک«مالایعنیه»بشود،به هرمقداری که میسورومقدوراست لااقل خلوت شب را،سجده ها...به مقداری که دل آرام بگیرد،دل کام بگیردوسربلندکنید،این عجله وشتابزدگی...نباشد.اگرکسی ازدور،عالم ملکوت نظاره کندبااین دستپاچگی...کاربه جایی نمی رسد.الآن فراغ است بنده هم تادرسنّ شمابودم یک فراغتی بود،امّاحالا می بینیم که کارمشکل شد،چقدربایدبامزاج بجنگد،مزاج پیرشده وجواب کرده:
آن که می گفت:شیرشیر است اگرچه پیربود بایدگفت:پیرپیراست اگرچه شیربود
مه دَسّه هماس که زمی گیربایمه مه چک تله دکت وناگزیربایمه
گُته مه که پیربیمه شه کارره رسمه کاره رس نیمه اساکه پیربایمه
لکن نفس مخصوص به جسم جعل شده،چون ازحیث این که نفس است افعالش بدان جسم ودرآن جسم است.والّا اگردرمحدوده ومخصوص جسم نباشدازجهت ذات وهم ازجهت فعل،مفارق وبی ارتباط به بدن مادّی بوده است(عقل است).پس نفس آن جسم نخواهدبودکه خلف فرض بحث ماست.پس روشن شدکه صورکاری وفعلی وتأثیری که دارندبه مشارکت باوضع ومحاذات خاص است.
منبع،شرح اشارات وتنبیهات این سینا نمط ششم حضرت علّامه حسن زاده آملی.
منبع:سایت مشکات ولایت
نظرات شما عزیزان: